فردای اقتصاد: شاید هیچ متغیر کلانی مثل سرمایهگذاری نتواند برآیند چشمانداز اقتصاد ایران را در نظر آحاد اقتصادی نشان دهد. با وجود آن که مسئولان اقتصادی دولت اصرار دارند که از بهبود نسبی برخی از آمارها نتایج بزرگی بگیرند و از بازگشتن اقتصاد ایران به ریل رشد و توسعه صحبت میکنند، برای بهبود جدی سرمایهگذاری به عنوان یک پیشنیاز رشد اقتصادی به تغییرات جدیتر در چشمانداز اقتصاد ایران نیاز است. سرمایهگذاری در ایران آنقدر کم شده که برای نمونه در بهار گذشته حتی از میزان استهلاک سرمایهها در این فصل کمی کمتر بوده است.
فرود سرمایهگذاری در ایران
در بهار سال ۱۳۹۰، سرمایهگذاری کشور به ازای هر نفر به طور متوسط ۱۱٫۳ میلیون تومان (به قیمتهای مرداد امسال) بوده است و این عدد حالا به ۴٫۳ میلیون تومان کاهش یافته است. یعنی سرمایهگذاری سرانه در بهار امسال کمی بیشتر از یکسوم سرمایهگذاری سرانه ابتدای دهه نود است. این افت ممتد سرمایهگذاری که نمودار بالا آن را به نمایش درآورده، تحت تأثیر عوامل مختلفی رخ داده است. اما نهایتاً اکثر این عوامل به چشمانداز نامطمئن و نابهسامان آینده اقتصاد مرتبط میشود. شوکهای روابط خارجی و در پی آنها شوکهای ارزی، تورم بالا و فزاینده، مداخلات نابهجای دولت در بازارها و کسبوکارها و در مجموع نااطمینانیهای ساختاری اقتصاد ایران باعث میشود سرمایهگذاری با ریسک بسیار بالایی روبهرو باشد. ریسک بالا به این معنی است که سرمایهگذاری تنها با بازده بسیار بالا بهصرفه خواهد بود؛ در حالی که بازده انتظاری انواع فعالیت اقتصادی هم تحت شرایط بیثباتی اقتصاد کلان و رشد ناپایدار پایین است.
بنا بر آخرین آمارهای حسابهای ملی که بانک مرکزی منتشر کرده، رشد اقتصادی بهار امسال نسبت به بهار گذشته ۶٫۲ درصد بوده است. اما سرمایهگذاری چندان از مواهب این افزایش درآمد بهرهمند نشده، به طوری که رشد آن حدود دو درصد تخمین زده شده است. این افت سرمایهگذاری هر چند سیگنال و نشانه مهمی از چشمانداز نامناسب اقتصاد در ذهن آحاد اقتصادی است، اما هشدار مهمی هم با خود به همراه دارد.
ساختار اقتصاد ایران به گونهای است که برای رشد اقتصادی نیازمند سرمایهگذاری بالاست (در رابطه با علل این موضوع بخوانید: چرا اقتصاد ایران محتاج سرمایهگذاری بالاست؟). سرمایهگذاریای که در بسیاری دورهها به لطف درآمد نفتی و به شیوههای مختلفی به واسطه دولت اتفاق افتاده -از سرکوب ارز با پترودلارها تا سرمایهگذاری مستقیم دولت در صنایع بزرگ.
بنابراین هشدار این کاهش سرمایهگذاری آنقدر جدی است که افزایش موقت درآمد سرانه را در سایه قرار میدهد. حتی بخش مهمی از حفظ سطح مصرف سرانه و افزایش اندک آن طی دو سال گذشته به قیمت کاهش پسانداز و سرمایهگذاری رخ داده است.
نمودار بالا نشان میدهد مصرف سرانه در ابتدای دهه ۹۰ حدود ۱۶٫۳ میلیون تومان بوده و در بهار جاری به ۱۶٫۹ میلیون تومان رسیده است. نکته جالب دیگر، افزایش سرانه مصرف دولت است که نزدیک به یکسوم بیشتر شده است. این روند نشان میدهد چطور بودجه و مخارج دولت توجهی به کلیت وضعیت اقتصاد کشور نداشته است و با وجود افت درآمد سرانه در نیمه دوم دهه نود، سطح افزایشیافته خود را حفظ کرده است.
سرمایهگذاری بهار کفاف استهلاک سرمایهها را هم نمیدهد
رشد دو درصدی سرمایهگذاری بهار سال جاری نسبت بهار گذشته از میزان استهلاک سالانه سرمایهها هم کمتر است. برآورد فردای اقتصاد از میزان استهلاک سرمایهها و نهایتاً موجودی خالص سرمایه در بهار ۱۴۰۲ که در نمودار زیر ترسیم شده، نشان میدهد که اولاً چطور طی سالهای گذشته انباشت سرمایه در اقتصاد ایران درجا زده است و دوم این که چگونه رشد موجودی سرمایه در بهار نزدیک به صفر و حتی اندکی منفی بوده است. این رشد منفی به این معناست که سرمایهگذاری صورتگرفته در فصل بهار حتی از میزان استهلاک سرمایههای موجود کمتر بوده و نتوانسته کاملاً جبرانش کند.
این وضعیت نشان میدهد که هشدار سرمایهگذاری تا چه حد جدی است و با تداوم تعادل اقتصادی فعلی رشد درآمد ملی ایرانیان در آینده با کاهش سرمایهها میتواند با افت جدی روبهرو شود.
در این رابطه بخوانید: موتور رشد رفاه چرا در دهه ۹۰ خاموش شد؟
تبادل نظر